اشعار مرتبط با اربعین حسینی
سیدامیرحسین میرحسینی
خبـــر فـوری ست ! خیلی فـوق العاده
خبـــــر را یک نفــر با گــــــــــــــریه داده
بــه همراه ِ همـــه "مهــــــدی" زهـــرا
نجــف تا کـــــــــــــــــربلا ، پای ِ پیــــاده
*************************
محمود ژولیده
کاش پایِ دلِ ما هم به نوایی برسد
اربعینی ، حرمی ، کرب و بلایی برسد
آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی
دارم امید که از دوست ندایی برسد
خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم
این غباری است که از تازه هوایی برسد
در دل این همه جمعیّت مشتاق گُمم
مگر الطاف کریمی به گدایی برسد
من هم انگار گُل گمشده دارم آقا
شاید از حنجر بُبریده صدایی برسد
این همه مرهم پا ، پیشکشِ زوّارت
به یتیم تو نشد مرهم پایی برسد
کاش از کعبه بخوانند مرا کرب و بلا
یا که از کرب و بلا ، حکم ولایی برسد
همه آماده لبیک به ارباب شویم
که هنوز از لب خشکیده ندایی برسد
یالثارات ! مهیای قیامی باشید
که زمان طلبِ خون خدایی برسد
پای شش گوشۀ تو عرش الهی است حسین
کِی شود عاشق دلخسته به جایی برسد
روزیِ ما اگر این فرصت دیدار نشد
کاش از مشهدتان اذن رضایی برسد
نیمه شبهای بقیع نیز صفایی دارد
کاش بر خاک حسن صحن و سرایی برسد
*************************
یوسف رحیمی
عشقت مرا دوباره از این جاده میبرد
سخت است راه عشق ولی ساده میبرد
پای پیاده آمدم و شوق وصل تو
من را اگر چه از نفس افتاده، میبرد
دلهای عاشقان جهان کربلای توست
نام تو را هر عاشق آزاده میبرد
فریاد غربتت دل ما را تمام عمر
با کاروان نیزه از این جاده میبرد
این جاده دیده قافله ی اشک و آه را
بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را
دیدهست در تلاطم طوفان بیکسی
یک کاروان بنفشه ی بیسرپناه را
آن شب که ماند یاس سهساله میان راه
یک لحظه برنداشته از او نگاه را
در آخرین وداع غریبانه ی حرم
دیده عبور خواهری از قتلگاه را
آنجا که داغ از جگرش بوسهها گرفت
گلزخم از نگاه ترش بوسهها گرفت
وقتی رسید او که سر از دست رفته بود
از زخمهای شعله ورش بوسهها گرفت
اما گذاشت بر دل او حسرتی، نسیم
از گیسوان همسفرش بوسهها گرفت
از راه دور دختر هجران کشیدهای
هر بار از لب پدرش بوسهها گرفت
در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان
داغی نشانده بر دل آلالهها، خزان
اما گذشت هر چه که بود آن چهل غروب
برگشته سوی کرب و بلا باز کاروان
با کاروان غربت از این جاده آمدیم
ما را رسانده قافله ی تو به آسمان
حالا رسیدهایم و سحرگاه جمعه است
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
*************************
محمد کاظمی نیا
وقت سحر، دعای مرا مُهر می کنند
با اشک، نامه های مرا مُهر می کنند
این اربعین نشد،ولی یک روز میرسد
ویزای کربلای مرا مُهر می کنند
موضوعات مرتبط: اربعین
برچسبها: اشعار مرتبط با اربعین حسینی